دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )                   جلد اول _ شماره اول_صفحات 5 الی 79 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


چکیده:   (1094 مشاهده)
نظریه «ادوار زندگی» مهم‌ترین ابزار برای درک صحیح از ویژگی‌های مسکن و خانوارها است که رفتار خانوارها در سطح شهر را منعکس می‌کند. در این نظریه، خانوارها براساس ویژگی‌هایی نظیر بعد خانوار، تعداد فرزندان محصل، وضعیت اشتغال سرپرست، دهک درآمد و ... تعریف می‌شوند و در نتیجه هر خانوار اولویت‌های متفاوتی در انتخاب مسکن دارد. هدف این پژوهش تحلیل ویژگی‌های مؤثر خانوارها بر انتخاب مسکن است که در دو بخش واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات تدوین شد.
به منظور سنجش متغیرها، شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شد و داده‌های پژوهش از طرح هزینه-درآمد مرکز آمار و برداشت کاربری طرح تفصیلی شهر تهران اخذ شده است. در ابتدا و با استفاده از روش مولتی نامینال تک متغیره و تحلیل خوشه‌ای، از میان دو گروه ویژگی‌های «واحد مسکونی» و «کیفیت دسترسی به خدمات»، ویژگی‌های مؤثر در مدل انتخاب مسکن شناسایی شدند، متغیرهای مؤثر در انتخاب «واحد مسکونی» شامل متراژ زیربنا، نوع اسکلت بنا و متغیرهای مؤثر در «دسترسی به خدمات» شامل دسترسی به خدمات آموزشی و سیستم حمل‌ونقل عمومی بودند که در مجموع 6 حالت برای انتخاب واحد مسکونی و 8 حالت برای دسترسی به خدمات ایجاد شد. سپس ارتباط میان ویژگی خانوار و انتخاب مسکن با استفاده از روش رگرسیونی مولتی نامینال چند متغیره در نرم افزار R اجرا شد.
تحلیل نتایج مشخص کرد، (1) واحدهای مسکونی با متراژ 6090 مترمربع برای خانوارهای دارای محصل بیشترین جذابیت را دارد، هرچند در پیشینه پژوهش، رابطه میان محصلان و متراژ واحد مسکونی اثبات شده است لیکن در این پژوهش مساحت مشخصی برای خانوارهای دارای محصل مشخص شده است و در سایر متراژ زیربناها، این رابطه وجود ندارد. (2) با افزایش دهک درآمدی تمایل خانوارها به سکونت در نزدیکی فضاهای آموزشی و فاصله گرفتن از سیستم حمل‌ونقل عمومی بیشتر می‌شود. (3) خانوارهای با وضعیت اشتغال سرپرست در گروه کارگر غیرساده در مقایسه با خانوارها با سرپرست کارگرساده، تمایل بیشتری به انتخاب سکونت در‌ نزدیکی به سیستم حمل‌ونقل عمومی دارند که نشان دهنده‌ی اختلاف استطاعت مالی این دو گروه خانوار است. نتیجه‌‌ی مهم دیگر در گروه متغیرهای «محل سکونت» و «ویژگی خانوار» آن است که تنها متغیرهای مرتبط با شغل و درآمد در انتخاب محل سکونت مؤثر است و سایر ویژگی‌های اجتماعی و جمعیتی خانوارها رابطه‌ی معناداری با محل سکونت خانوار ندارد که خود می‌تواند بازتابی از شرایط سکونت، نداشتن هویت و پرستیژ محله‌های شهر، جدایی‌گزینی اجتماعی در شهر تهران، سیاست‌گذاری‌های نادرست در حوزه کالای عمومی و شرایط نامناسب توزیع مسکن در این شهر است.
 
متن کامل [PDF 1644 kb]   (411 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي-مورد پژوهی | موضوع مقاله: شهرسازی-برنامه ریزی شهری
دریافت: 1400/7/10 | پذیرش: 1400/9/25 | انتشار: 1400/10/24

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.