۷ نتیجه برای مجتمع مسکونی
اکرم فرخی راد ، منوچهر فروتن،
دوره ۳، شماره ۱۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
با توجه به اینکه توسعه پایدار در دهههای اخیر یکی از اساسیترین دغدغههای معماران و شهرسازان میباشد و پایداری اجتماعی نیز از ارکان حصول به این مهم بوده و با نظر به اینکه مسکن نقشی تعیین کننده در شکلگیری فرهنگ و هویت جامعه را داراست و در عین حال افزایش سکونت در آپارتمان و اقامت در مجتمعهای مسکونی، توجه به عوامل توسعه پایدار در مجتمعهای مسکونی امری ضروری است. این پژوهش با مطالعه پژوهشهای حاضر در زمینه پایداری اجتماعی در سطح شهری، محلی و در نهایت مجتمع مسکونی ابتدا سعی در بررسی تعاریف مختلف پایداری اجتماعی از دیدگاه صاحب نظران و استخراج عوامل موثر، این پژوهشها را همگرا کرده و در نهایت به دنبال ارائه راهکارهای طراحی جهت افزایش پایداری اجتماعی در مجتمعهای مسکونی میباشد. سعی شده تا با روش تئوری مبنا و با توجه به کارکردهای مجتمع های مسکونی به ارایه راهکارهایی طراحی فضاهای جمعی در این محیطها بپردازد. این راهکارها بر اساس شاخصهای مکانی موثر بر ارتقاء پایداری اجتماعی در دو سطح راهبرد و تدبیر بررسی شده. مولفههای به دست آمده شامل امنیت، عدالت اجتماعی (مردمداری)، فعالیتپذیری (سرزندگی)، هویتمندی، انسجام فضایی کالبدی می باشد.
بنت الهدی نثاری، عبدالحمید قنبران، آرش نادمی،
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زندگی آپارتمان نشینی در قرن حاضر به یک مسئله اجتنابناپذیر تبدیل شده است. ساکنان این فضاها به دلیل مساحت کم واحدهای مسکونی خود، نیاز به استفاده از فضای باز را بیشتر حس میکنند. در این فضاها توجه به مراجعهی افراد و استفاده از آن ضرورت توجه به عوامل اجتماعی را پررنگتر مینماید. ایجاد عوامل موثر بر اجتماعپذیری در طراحی این فضاها باعث افزایش مراجعهی افراد میگردد. امنیت یکی از عواملی است که بر حضور یافتن و ماندن افراد در یک مکان موثر است. با توجه به اینکه در شهر ایلام سرانه فضای باز عمومی کم میباشد و افزایش این سرانه در داخل شهر امکانپذیر نیست زیرا در طرح تفصیلی این شهر فضایباز عمومی در نظر گرفته نشده، بنابراین افزایش سرانهی فضای باز نیمه عمومی و خصوصی از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد. نگارندگان با استفاده از مطالعه ی اسناد و مدارک کتابخانهای و روش تحقیق توصیفی-پیمایشی، به طرح و توزیع پرسشنامه ۱۸ سوالی، بصورت تصادفی در بین ۱۵۰ نفر از ساکنان مسکن مهر ۹۰۰ واحدی مشاغل آزاد، در محلهی جانبازان شهر ایلام، با هدف بررسی تاثیر عوامل موثر بر اجتماعپذیری در فضای باز مجتمعهای مسکونی پرداخته و نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه توسط نرم افزارهای"اس.پی.اس.اس" و آموس نشان میدهد که با افزایش امنیت در فضای باز مجتمعهای مسکونی، امکان حضور ساکنین در آن بیشتر شده و در نتیجه اجتماعپذیری افزایش مییابد. عوامل کالبدی افزایش امنیت نظیر محصوریت، عدم حضور افراد غیرساکن، کفسازی و مبلمان مناسب، نورپردازی مناسب شبانه.
مینا زنگنه، مریم قهرمانی، محمدخلیل گودرزی سروش،
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
پروژه مسکن مهر، مهمترین سیاست دولت نهم و دهم درزمینه مسکن برای اقشار کمدرآمد است که به علت هزینههای زیاد طرح و تازه بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس میشود. ازاینرو هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت محیط سکونتی در دو بخش کلان (محیط شهری) و خرد (محیط مسکونی) مسکن مهر مشاغل آزادشهر همدان است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع ۲۱۴ عدد پرسشنامه است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss۲۱ انجام شد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که رضایت از مجتمعهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح متوسط، رضایت از واحدهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح تقریباً متوسط قرار دارد؛ اما مردم از کیفیت خدمات و تسهیلات فضای باز محیط سکونتی و دسترسی و نزدیکی به مراکز شهری و حملونقل محیط شهری تقریباً ناراضی هستند. درمجموع ساکنان محدوده موردمطالعه، از کیفیت محیط مسکونی (واحد مسکونی، مجتمع مسکونی، فضای باز) و کیفیت محیط شهری (دسترسی و حملونقل عمومی) رضایت کافی ندارند. از طرفی بین سن و جنس با رضایتمندی مسکن مهر رابطه معناداری وجود ندارد اما بین درآمد و رضایتمندی پاسخگویان از مسکن مهر رابطه متوسط و از نوع شدت مثبت وجود دارد امنیت محیط مسکونی و عوامل اقتصادی بالاترین و تعداد اتاقها پایینترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند.
فاطمه کریمی، علی اکبر حیدری، رسول بلاغی،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
با توجه به وضعیت زیست محیطی کنونی شهرها و نیز عنایت به آینده شهر و شتاب روند شهرنشینی در ایران تجدید نظر در شیوههای طراحی مجتمعهای مسکونی بسیار ضروری به نظر میرسد. در شهرهای مملو از جمعیت آینده زندگی آپارتمان نشینی رواج بیشتری خواهد یافت و تعداد کسانی که ساعات آزاد خود رادر حیاط، کنار حوض و باغچه مورد علاقه خود میگذارنند، به سرعت رو به کاهش خواهد نهاد. از طرفی رشد فزاینده بیماریهای روانی در جوامع شهری و مدرن، لذا با استفاده از فضاهای سبز در طراحی مناطق و مجتمعهای مسکونی، میتوان افسردگی را کنترل نمود. تحقیق حاضر با هدف تأثیر فضای باز محیطی بر افسردگی ساکنان بر روی ۶۶۹ نفر از ساکنان دو مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت افسردگی در میان ساکنان دو مجتمع تفاوت معنیداری را نشان میدهد. یافتههای نشان میدهد مجموع فضای باز محیطی بر نمره افسردگی ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان اثرگذار بوده است. متغیرهای فضای باز محیطی شامل کیفیت فضای سبز، تنوع فضایی، وجود فضاهای اجتماعی، چشم انداز به محوطه، تنوع کفسازی، کیفیت رنگ و نور و تناسبات فضایی اثر مثبت معناداری بر کاهش نمره افسردگی در میان ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان دارد.
گلاره کشاورزی، سارا جلالیان،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از نیازهای انسان، نیاز به تعامل عاطفی با مکانی است که در آن زندگی می کند و به عبارتی حس تعلق به مکان خوانده می شود، ایجاد مهمترین رابطه ای که بین انسان و مکان برقرار است و این رابطه در مکانهای مانند مجموعه های مسکونی از اهمیت زیادی برخوردار است، فضای که عمده زمان زندگی افراد در آن می گذرد با به گونه ای مطلوب باشد که عرصه های تعریف شده و سلسله مراتب فضایی منظمی را تأمین کند. در این نوشتار با هدف بررسی چگونگی ایجاد نقش عوامل موثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه مسکونی مورد پژوهش (مجتمع مسکونی اعتمادیه همدان) ابتدا مولفه ها و شاخصه های دلبستگی و ایجاد تعلق به مجموعه مسکونی، سپس شاخصه های موثر قلمرویابی بررسی گردید، رویکرد این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که با دو رویکرد کیفی و کمی انجام شده، در مرحله اول که با مروری بر پیشینه ی نظری پژوهش می باشد با روش تحلیل محتوای متن و در بخش مطالعات میدانی با روش مطالعه موردی و همبستگی به سنجش رابطه بین ویژگی های عوامل محیطی موثر بر قلمرویابی و حس مکان می پردازد. نتایج نشان می دهد که عوامل موثر در قلمروپایی نظیر نظم بصری، تعادل در محیط، مرزبندی و ..... نقش مهمی در شکل گیری محیط دارند. ایجاد قلمرو به وسیلهی علائم و نشانههای فیزیکی (مثل دیوار، نردهی جدا کننده،...) به آن شکل میدهد و عامل مهم در ارتقا حس تعلق به مکان در مجتمع مسکونی است، همچنین توجه به ویژگیهای کالبدی نظیر فرم، زیبایی، انعطاف پذیری و روابط که در مجموعه تا حدودی مشاهده می شد، نیز می تواند در ارتقا این حس موثر باشد.
معصومه محمدنژاد سیگارودی، رضا پرویزی، مریم دانش شکیب،
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و کمبود زمینهای بدون معارض، الگوی تولید مسکن در شهرها تغییر کرده است و در قالب مجتمعهای مسکونی گسترش یافته که موجب کاهش تعاملات اجتماعی ساکنین شده است. فضای عمومی یک مجتمع مسکونی اگر از طراحی مناسب برخوردار باشد، میتواند به عرصههایی برای تعامل ساکنین مبدل گردد. روش تحقیق به صورت ترکیبی بوده. در انجام این پژوهش ابتدا به جمعآوری پیشینه تحقیق درباره فضاهای عمومی مجتمعهای مسکونی و تعاملات اجتماعی در آن پرداخته شد. با توجه به متغیرهای استخراجی از پیشینه تحقیق فرضیهها نوشته شدند. برای متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، معیارها و زیرمعیارها مشخص گردید. سپس هر زیرمعیار بر روی معیار جهت سنجش فرضیهها و تعاملات اجتماعی پرسیده شد و به این ترتیب سوالهای پرسشنامه جهت آزمون spss و plsمشخص گردیدند. حجم نمونه ۳۹۸ نفر محاسبه گردید. پرسشنامهها در شهر لاهیجان(محل قرارگیری سایت) توزیع شدند و تحلیل فضای مجتمع مسکونی و سایت از طریق نرم افزار SPACE SYNTAXو DEPTH MAP صورت گرفت. نتایج نشان دادند پارامترها(تنوع، خوانایی، چارچوب فیزیکی، قابلیت زیست محیطی، ایمنی، تسهیلات) در ناحیه قبول فرضیه تحقیق و تاثیر مثبت بر ارتقاء تعاملات اجتماعی ساکنین داشتند که معیار ایمنی بیشترین تاثیر را داشت. و برخی دیگر(عناصر کالبدی و سلسله مراتب) در ناحیه رد فرضیه تحقیق برآورد شد. و طبق دادهها راهکارهای طراحی بیان شد. براساس تحلیلهای صورت گرفته با روش چیدمان فضایی(space syntax) و نرم افزار UCL DEPTH MAP دریافتیم این فضای شهری از دسترسی، امنیت و خوانایی مناسبی برخوردار بود و از آنجایی که خوانا بودن، لزوم وجود امنیت و داشتن دسترسیهای مناسب از معیارهای لازم برای برقراری تعاملات اجتماعی بیشتر بود، نتیجه گرفتیم که سایت برای طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد افزایش تعاملات به درستی مکانیابی شده بود. و همچنین با تحلیلهای صورت گرفته برای پلانهای مجتمع مسکونی دریافتیم که مجتمع به کمک فضاهای عمومی خود، مکانی مناسب برای برقراری تعاملات اجتماعی مهیا ساخت.
میترا صابونچی لیل آبادی، بهناز امین زاده گوهرریزی، آزاده شاهچراغی،
دوره ۹، شماره ۳۳ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش حاضر با باور براینکه داعیه هر اثر معماری ارتقا کیفیت زندگی ساکنین است، به بررسی مولفههای طراحی در ارتقاء کیفیت زندگی میپردازد. در این تحقیق مفهوم کیفیت از طریق سنجش میزان رضایت ساکنین در مجتمعهای مسکونی سه شهر جدید اطراف تهران (اندیشه، پردیس و پرند) بررسی شدهاست. در این راستا شاخصهای عینی و ذهنی تحقیق تعیین شدند و مدل پژوهش طراحی شد. جهت سنجش مدل پیشنهادی ۳۸۵ پرسشنامه در اختیار ساکنین قرار گرفت. پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و نرم افزار AMOS انجام گرفتهاست. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد ساکنین از شاخصهای عینی طراحی مسکن که مربوط به کالبد و عملکرد فضاهای سکونتی است، رضایت نسبی دارند. بیشترین رضایت مربوط به جانمایی و نورگیری فضاهای نشیمن و اتاقهای خواب بوده و بیشترین نارضایتی مربوط به مساحت آشپزخانه است. در مورد شاخصهای عینی طراحی محله (بلوکها) بیشترین رضایت در مورد ابعاد و جانمایی فضاهای ارتباطی و مشترک بوده و بیشترین نارضایتی ساکنین در مورد طراحی محوطه نظیر فضای سبز و نحوه دسترسی به پارکینگها ابراز شده است. در مورد شاخصهای ذهنی، امنیت مهمترین عامل رضایت تعیین شد. روابط اجتماعی ساکنین با یکدیگر ضعیف بوده واکثر ساکنین حس تعلق به مکان را ندارند.