چکیده: (1399 مشاهده)
قشربندیهای اجتماعی باعث به وجود آمدن تفاوتهای پیچیدهای در میان اقشار جامعه میشود که ما به تبعیت از پیر بوردیو «تمایز» میگوییم. درنتیجهی این تمایزها نماهای مختلفی در بناهای مسکونی طراحی میشود که سیمای شهر را تحت تأثیر خود قرار میدهد. تنوع سلیقهها در طراحی نماهای مسکونی از سوی شهروندان موجب ایجاد ناهمگونی در سیمای شهری شده و گونهای از عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نماهای شهری را به وجود آورده است. این پژوهش به تبیین فهم معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی بر اساس نظریه تمایز بوردیو میپردازد. روش تحقیق این پژوهش از حیث هدف، کاربردی، از نوع کیفی و به لحاظ «قصد » از پژوهش، «تفسیری » است و سعی دارد به این پرسشها پاسخ دهد که « چه عواملی بر شکل دادن سلیقه کارفرما و مصرفکننده در تولید و مصرف نمادین مسکن شهر تهران در بازه زمانی 1384-1398 تأثیرگذار بودهاند؟ و فهم معماران در مواجهه با سلایق مصرفکننده و کارفرما در طراحی نماهای مسکونی در بازه زمانی 1384-1398 چگونه بوده است؟». در تبیین متغیرهای پژوهش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی افراد متغیر مستقل و الگوی مصرف معمار را متغیر وابسته تعریف شده است. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه با متخصصین، شاخصها و متغیرهای مؤثر بر تبیین نقش معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان تهران در مورد معماری مسکونی از متن مصاحبههای صورت گرفته استخراج گردید، بنابراین «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل دادهها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. این پژوهش نشان میدهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی در مورد مفهوم «سلیقه شهروندان در مورد بناهای مسکونی» را میتوان در چهار صورت «سازه ساختمان»، «سازگاری نما با اقلیم»، «سازگاری نما با عملکرد بنا» و «زیبایی بصری نما» دستهبندی نمود که این الگوی مصرف متأثر از دو دستهی کلی «سرمایه اقتصادی» و «سرمایه فرهنگی» است.
نوع مطالعه:
پژوهشي-مورد پژوهی |
موضوع مقاله:
روان شناسی محیط دریافت: 1400/3/14 | پذیرش: 1400/6/20