چکیده: (208 مشاهده)
امروزه با توجه به پیشرفت روزافزون، پیچیدگی در مسائل و تحولات گسترده در گستره جهان معماری، بهرهمندی از خلاقیت در طراحی بیشازپیش احساس میگردد؛ اما نکته حائز اهمیت آن است که مسائلی که امروزه با این پیشرفتها پیش روی معمار قرار میگیرند، با چالشها و مسائل دورههای قبلی متفاوت بوده است ازاینرو این شرایط متعاقباً مسیر و شیوه منحصر به خود را به در برخورد با مسائل، بهمنظور پیدایی آثار خلاقانه میطلبد. حال اینکه توجه به خلاقیت و تقویت آن در مسیر توجه فردی مؤثرتر است یا گروهی ضرورت انجام این پژوهش است. هدف از پژوهش حاضر سنجش میزان خلاقیت معماری در دو سطح فردی و گروهی بهمنظور دستیابی به استراتژی مطلوب در حیطه آموزش خلاقیت و تقویت آن، نیل دستیابی به نتایج مطلوب در حیطه حرفه معماری خواهد بود. در باب توصیف روش تحقیق، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دادهها و مطالب گردآوریشده پرداخته خواهد شد؛ که درنهایت با استفاده از دادههای کمی مستخرج از آزمون در محیط آموزشی، بهصورت ترسیم نمودارها، به تحلیل نتایج حاصل از آزمون خواهیم پرداخت. ماهیت پژوهش از حیث هدف، کاربردی است؛ و همچنین بهمنظور استخراج فاکتورهای سنجش و ارزیابی شیوه طراحی بهصورت (فردی یا گروهی) و فرآورده طراحی، در این پژوهش از روش دلفی استفادهشده است. نتایج پژوهش نشان میدهد نمرات سنجش و ارزیابی میزان خلاقیت در فرآورده طراحیشده مبتنی بر روش گروهی، در گروههایی که به متغیرهای مؤثر بر گروه شامل اندازه، تنوع، انسجام و سیستم ارتباطات توجه شده و اصطلاحاً همافزایی صورت گرفته در سطح بالاتری از نمرات روش فردی قرارگرفته است، ازاینرو به نظر میرسد توجه به شیوههای پرورش خلاقیت علاوه بر تمرکز در سطح فردی در سطح گروهی نیز در حیطه برنامهریزی آموزش، لازم و ضروری خواهد بود.
نوع مطالعه:
پژوهشي-مورد پژوهی |
موضوع مقاله:
روان شناسی محیط دریافت: 1401/8/18 | پذیرش: 1400/7/10