۷ نتیجه برای نصر
حسن دلاکه، مصطفی بهزادفر، محمود قلعه نویی، آمنه بختیاری نصرآبادی،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
امروزه نیاز مردم به مکانهایی برای افزایش تعاملات اجتماعی و رفع نیازهای روانی و اجتماعی به یکی از الزامات زندگی شهری تبدیل شده است. در این مقاله محدوده تاریخی سیوسهپل در حاشیه زایندهرود که پتانسیل یک فضای جمعی سرزنده را دارد ولی امروزه به دلیل ترافیک ناشی از دو خیابان مطهری و کمال اسماعیل نقش اجتماعی خود را از دست داده و به یک فضای عبوری تبدیل شده است، به عنوان نمونه موردی در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. هدف از این پژوهش بازشناسی قرارگاهها و الگوهای رفتاری در فضاهای پیرامون سیوسهپل (میدان انقلاب شهر اصفهان) میباشد. در این مقاله توصیفی-تحلیلی و کاربردی برای یافتن مهمترین الگوهای رفتاری در فضای پیرامون پل تاریخی سیوسهپل، قرارگاههای رفتاری موجود در محدوده مورد نظر به وسیله برداشتهای میدانی مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد، الگوهای رفتاری شامل: نشستن، استراحت کردن، صحبت کردن، نگاه کردن، خریدن، فروختن، قلیان کشیدن، خوردن، نوشیدن و عکس گرفتن مهمترین الگوها در اطراف سیوسهپل میباشند. در پایان پژوهش راهکارهایی برای بهبود ارتباط بین رفتار و محیط کالبدی در محدوده تاریخی سیوسهپل پیشنهاد میگردد.
آمنه بختیاری نصرآبادی، محمدرضا غلامی گوهره،
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
قابلیت ها و کیفیت های محیطی در ادراک فضا و در نتیجه تقویت رابطه ی دیالکتیکی انسان- محیط، زمینه ساز حضورپذیری و سرزندگی و به طبع، استمرار و تقویت حیات شهری است و شهروندان با تصاویر ذهنی خود، زمینه، بستر و معنا را در شهر به صورت خودآگاه و ناخودآگاه درک میکنند؛ نخستین بخش از این ارتباط دوطرفه دریافت اطلاعات توسط حواس مخاطب در فضا است و از سوی دیگر شهر همچون ظرفی همواره خاطرات، احساسات و رخدادها را در خود جای میدهد و با تصورات آدمی ممزوج میگردد؛ بنابراین کیفیت اغنای حواس در تقویت این رابطه موثر است. بنابراین عوامل و مولفه های مختلف در طراحی ؛ همچون بافت سطوح بر غنای حس لامسه ، آوا و اصوات محیط بر حس شنوایی و محصوریت کالبدی، مقیاس انسانی، خط آسمان، تناسبات بصری، پوشش گیاهی بر غنای حس بصری تأثیر گذار است. لذا در این مقاله با هدف سنجش کیفیت غنای حسی و میزان تاثیر هر کدام از شاخص ها و معیارها بر روی محله مورد مطالعه، ابتدا با استفاده از مبانی نظری موجود به شناسایی معیارهای کیفی کیفیت غنای حسی پرداخته شد و سپس برای هر یک از معیارها، شاخص های کمی به منظور اندازه گیری استخراج گردید که هر کدام از این شاخص ها با استفاده از روش های گوناگون مورد سنجش قرار گرفت و کمی شد. سپس به منظور فهم بهتر و در راستای هدف پژوهش محله سیچان که در ضلع جنوبی زاینده رود در شهر اصفهان واقع شده، مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های کیفیت غنای حسی در آن سنجیده شد و در نهایت به صورت نقشه ای یکپارچه شامل لینک ها در قالب قوت و ضعف مورد تحلیل واقع شد. از نتایج این پژوهش شناسایی ستجه های غنای حسی و نیز ارائه ی روشی به منظور شناسایی قوت ها و ضعف های مبادرت شده است. در نمونه موردی معابر در بخش شمالی محدوده غنای حسی نسباً مناسبی داشته، این در حالی است که غنای حسی در بخش های جنوبی رو به کاهش بوده و این ارزیابی در جدولی تحلیلی بیان گردید.
عیسی قاسمیان اصل، طاهره نصر،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
خانههای سنتی ایران نمونهای از مسکن بومی است که دارای خصوصیات کالبدی و عملکردی متفاوتی است. توده و فضا در این خانهها به دلایل گوناگونی شکل میگرفته است ، که از این میان میتوان به، اقلیم و اب و هوا، مناسبات فرهنگی، ویژگیهای اجتماعی و .. اشاره کرد. عوامل دیگری نیز در شکلگیری گونههای مختلف این مسکن بومی نیز دخالت داشته است چرا که شکلگیری ساختاری و فضایی این نوع مسکن علاوه بر اقلیم میتواند متاثر از ویژگیهای عملکردی باشد و این موضوع میتواند تاثیر بسزایی در کیفیت عملکردی و کارکردی این خانهها داشته باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی راندمان عملکردی و نقش حیاط در خانههای سنتی و بررسی ان در این خانهها میباشد . در این خصوص منظور از راندمان عملکردی مطلوب فضا، یکپارچگی فضایی،سیرکولاسیون حرکتی،نفوذپذیری و انعطافپذیری فضایی در خانهها تعریف شده است. برای دستیابی به این منظور که تعداد حیاط چه تاثیری در این مطلوبیت فضایی دارد ،ابتدا نمونههای موردی در شهر یزد بر اساس تعداد حیاط (۱حیاطه،۲حیاطه،چندحیاطه) انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل خانهها نحو فضا است که در ان با استفاده از نمودارهای توجیهی به تجزیه و تحلیل روابط فضایی خانه پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که خانههای یک حیاطه با حیاط مرکزی که اطراف ان را توده و فضا تشکیل داده است بنا به دلایلی ، از میزان نفوذپذیری بیشتری (وجود عمق نسبی کمتر نسب به نمونههای دو حیاطه و چند حیاطه) برخوردار است و همچنین انعطاف پذیری و اتصال فضایی بالاتری نسبت به سایر نمونههای دیگر را داراست. و همچنین به دلیل دسترسی مناسبتر فضاها و ارتباط موثرتر این فضاها در خانههای یک حیاطه نشان میدهد که این خانهها در مقایسه با سایر نمونهها از مطلوبیت فضایی بیشتری برخوردار میباشند.
محمدرضا غلامی گوهره، محمدجواد نوری، آمنه بختیارنصرآبادی،
دوره ۱۰، شماره ۳۶ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
مگامالها بهعنوان گونهای از مگاپروژه در قالب پدیدهای نوظهور در کلانشهرهای ایران بهسرعت در حال گسترش هستند. در ادبیات شهرسازی جهان نقدهای بسیاری به بعد رویهای این پروژهها وارد شده است که عمدتاً بر علل شکلگیری اینگونه توسعهها، اثرات ناشی از آنها و علل موفقیت و شکست آنها در بعد رویهای تأکید داشتهاند. آنچه در میان پژوهشهای پیشین عمدتاً مغفول مانده است، توجه به بعد محتوایی مگاپروژهها است. با پذیرش نقدهای وارد بر بعد رویهای مگامالها و توجه به این نکته که بسیاری از شهروندان نیازهای خود را در سطوح گوناگون با رجوع به اینگونه پروژهها مرتفع میسازند، لزوم ارزیابی بعد محتوایی مگامالها مشخص میگردد. هدف مقاله ارزیابی متغیرهای فضایی سازنده بعد محتوایی مگامالها در دو نمونه موردمطالعه "ارگ جهاننما" و "سیتی سنتر" در کلانشهر اصفهان است تا از این طریق عوامل و متغیرهای مؤثر بر موفقیت یا شکست اینگونه پروژهها در بعد محتوایی مشخص گردد. بدین منظور ۲۰ متغیر کیفیت فضایی فضاهای عمومی در قالب پرسشنامه (طیف لیکرت ۵ تایی) توسط ۱۲۰ نفر از کاربران فضای هریک از مگامالها (۲۴۰ نفر درمجموع) مورد ارزیابی قرارگرفتهاند. دادههای حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل F’ANP تحلیلشدهاند. یافتههای مقاله نشان میدهد که پنج عامل "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "سرزندگی فضای مگامال"، "خوانایی و دسترسی فضای مگامال"، "امکانات محیطی" و"تعاملات اجتماعی" و چهار عامل "هویت و کیفیات بصری فضای مگامال"، "آسایش و راحتی کاربران فضای مگامال"، "امکانات محیطی و خدماتی" و "سرزندگی و خوانایی" به ترتیب بعد محتوایی پروژه مگامال سیتی سنتر و ارگ جهاننما را شکل میدهند. پنج متغیری که بیشترین امتیاز رضایتمندی از سوی کاربران فضا را در مگاپروژه موفق (سیتی سنتر) کسب نمودهاند عبارتاند از: "امکان برقراری تعاملات اجتماعی در فضای مگامال"، "امنیت فضای مگامال و محدوده بلافصل آن"، "حس تعلق نسبت به فضای مگامال"، "تنوع فعالیتی در کاربریهای مگامال" و "ایمنی فضای مگامال و محدوده بلافصل آن". پایین بودن میزان متغیرهای مذکور در ارگ جهاننما در کنار وضعیت نامناسب سایر متغیرها میتواند از علل شکست این پروژه از دیدگاه کاربران فضا باشد.
رضا خالقی، زهره داودپور، رضا نصراصفهانی،
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه تحققپذیری خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری و طرحهای توسعه شهری به حساب میآید. این در حالی است که استفاده از روشهای سنتی تأمین زمین خدمات شهری باعث گردیده که بسیاری از اراضی اختصاص یافته به کاربری خدمات عمومی محقق نشده و مشکلاتی را برای شهروندان و مدیران شهری بوجود آورد و به همین دلیل برخی از نواحی شهرها فاقد خدمات لازم جهت زیست مناسب میباشد. از جمله این روشها میتوان به برنامه انتقال حق توسعه که مبتنی بر احترام به حقوق مالکیت بوده اشاره کرد. این پژوهش با به کارگیری زمینهها و مبانی نظری موضوع به مطالعه امکان سنجی استفاده از روش انتقال حق توسعه برای افزایش تحققپذیری خدمات شهری در شهر کرج (مناطق ۱ و ۲ شهری) پرداخته و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه جهت اولویت بندی شاخصها و از نرم افزار ArcGIS برای تحلیل فضایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که محلات عظیمیه ۳، عظیمیه ۲، عظیمیه ۱، عظیمیه ۵ و عظیمیه ۴ از منطقه ۱ دارای ظرفیت خیلی زیاد جهت دریافت حق توسعه و محلات دانشکده و شاه عباسی و مرادآباد حوزه عمومی دارای ظرفیت خیلی زیاد جهت ارسال حق توسعه هستند. در نهایت با توجه به مواجه این روش با چالشهای حقوقی، مالی و مدیریتی پیشنهاد گردید. برای رفع این چالشها بسترسازی، سازوکارها و الزاماتی از قبیل پیش بینی در طرحهای توسعه شهری، ایجاد تشکیلات اجرایی در بدنه شهرداریها به نام دفتر نظام انتقال حقوق توسعه، تعیین بستههای تشویقی از سوی شهرداریها به منظور ایجاد انگیزه مشارکت و بازنگری در قوانین و مقررات مربوط به حقوق مالکانه به منظور افزایش ضریب اطمینان در کارآمدی روش انتقال حقوق توسعه انجام بگیرد.
محمدحسین جوانمردی، طاهره نصر، جمال الدین مهدی نژاد،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
بخش عمده اطلاعات محیط از طریق بینایی و ادراکبصری کسب میشود. در واقع درک محیط توسط فرایندی پیچیده بین چشمها و مغز صورت میگیرد. از طرفی دیگر تناسبات و زیبایی بصری محیط سکونت انسان که نقش عمدهای در شکلگیری رفتارها و رضایتمندی کاربران خواهد داشت از مباحث مهم و ضروری در معماری و شهرسازی میباشد. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و علوم مهندسی و پزشکی مشخص شده است که تطابق تصاویر دریافتی به چشم از محیط اطراف با استانداردهای بینایی و فیزیولوژیک بینایی نقش اساسی را در حس زیباشناسی و رضایتمندی انسان ها از محل سکونتشان و در نتیجه کیفیت زندگی کاربرانخواهد داشت. لذا در این پژوهش به تدوین اصول ارتقای کیفیت فضای خصوصی مسکونی نظیر اتاق خواب با توجه به مولفههای کیفیت بصری با رویکرد ادراک بصری مبتنی بر ویدئواکولوژی یا بومشناسی بصری پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع ترکیبی کمی و کیفی میباشد. همچنین نوع رویکرد پژوهش روش همبستگی و ارزیابی مولفههای کیفیت بصری مرتبط با مکانیسمهای فیزیولوژیک بینایی میباشد. روش جمعآوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه میباشد. جهت رسیدن به هدف پژوهش مهمترین مولفههای تاثیرگذار بر کیفیتبصری محیط مسکونی را بر اساس دیدگاههای نظریه پردازانی نظیر چپمن، راسماسن مشخص کرده و با توجه به ۵ مکانیسم فیزیولوژیک بینایی نظیر مکانیسم جواب روشنخاموش، تابعانعکاس، ساکاد، فرکانسفضایی و مکانیسم دید دوچشمی چهارچوب نظری پژوهش ترسیم و نتایج پرسشنامهها بر اساس نرمافزارهای پردازش تصویر دیجیتال متلب، فوتوشاپ و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تمایلات مردم برای دیوارهای فضای اتاقخواب بیشتر به فرمها و اشکالی است که دارای تناسبات مستطیل طلایی، خطوط منحنی به نسبت خطوط شکسته، دارای تقارن و نظم و ریتم در دو محور x,y میباشد. همچنین استفاده از مصالح طبیعی به نسبت مصالح مصنوعی، تغییرات ریتمرنگی در جبهه دیوارها و سقف به صورت پیوسته، کنتراست رنگی کمتر با توجه به آرامش بصری برای دیوار روبروی تخت و سقف و کنتراست رنگی بیشتر برای دیوار روبروی میزکار، فرم پنجرههایی با حالت منحنی با توجه به مکانیسم جواب روشن و خاموش و فعالیت بیشتر قشر سینگولیت قدامی در مغز نیز از دیگر نتایج این پژوهش میباشد.
بهنوش نصرتی، علی شکور،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، سنجش شاخصهای توزیع خدمات شهری به عبارتی حکمروایی خوب شهری با در نظرگرفتن شرایط موقعیتی و عدالت فضایی شهر شیراز میباشد. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، از نوع همبستگی بوده و روش گردآوری اطلاعات تحقیق، کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق، متخصصین حوزه شهرسازی و معماری میباشند که با استفاده از روش دلفی ۳۰ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. جهت جمع آوری دادههای تحقیق از پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق، از آمار توصیفی و آمار استنباطی و روش ضریب عمران پذیری نواحی و تحلیل عاملی استفاده گردید. یافتهها و نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس آزمون تحلیل عاملی به ترتیب معیارهای مشارکت، قانونمندی، جهتگیری توافقی، پاسخگویی و پاسخدهی، بینش راهبردی، اثربخشی و کارآیی و شفافیت متغیرهای حکمروایی خوب شهری مؤثر بر عدالت فضایی مناطق کلانشهر شیراز میباشد و همچنین منطقه ۱۰ با ضریب ۹/۰ از بیشترین عمران پذیری برخوردار است که بیانگر مطلوبیت بیشتر این منطقه برای عمران پذیری میباشد. مناطق ۱ و ۶ که با ضریب ۵/۰ و ۱۵/۰ در رتبههای دوم و سوم قرار دارند نیز از عمران پذیری مطلوب تری برخوردارند. سایر مناطق مورد پژوهش (۷ منطقه دیگر) از ضریب عمران پذیری پایینی برخوردارند و حکمروایی خوب شهری و عدالت فضایی-اجتماعی در این مناطق با شکست روبه رو شده است.