فائزه توسلی آرا، غلامرضا طلیسچی، سیدجلیل موسوی، ناصر رضایی،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
فهم مؤلفههای بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی و تأثیر آن بر تصویر ذهنی گردشگران، عامل مهمی در شناخت ادراک و رفتار آنها است. بخشی از این موضوع، تأثیری است که بازنمایی مکان بر تصویر ذهنی گردشگر از مقصد میگذارد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی بر تصویر مقصد گردشگران است. این پژوهش جزء اولین پژوهشها در زمینه گردشگری معماری است که اقامتگاههای سنتی را موضوع و مقصد گردشگران قرار داده است. این مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است. با ۱۸ گردشگر داخلی و ۷ گردشگر خارجی که از طریق فضای مجازی برای اولین بار با یکی از اقامتگاههای سنتی کاشان آشنا شده و آن مکان را برای اقامت انتخاب کرده بودند، مصاحبه شد. جمعآوری دادهها تا زمان رسیدن به اشباع نظری، توسط مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفت. با تحلیل مفهوم بازنمایی مکان محور، ۴ مقوله اصلی استخراج شد: ۱) بازنمایی معمارانه، ۲) بازنمایی وجوه معنایی، ۳) بازنمایی فعالیتها و رویدادها، ۴) روش بازنمایی. نتایج این مطالعه نشان داد بازنمایی مکان محور، علاوه بر تأکید بر بازنمایی مؤلفههای فیزیکی، ابعاد مختلف تعامل میان انسان و محیط را در سطوح معنایی تعریف میکند. غنای بازنمایی مکان محور به معماران و متخصصان گردشگری کمک میکند تا به شناخت بهتری از تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاههای سنتی از طریق فضای مجازی دست یابند و از این طریق به معماران در چگونگی بازنمایی بناهای تاریخی کمک میکند. همچنین، راهنمایی برای مدیران گردشگری در جهت ارتقا تولید محتوا و بازاریابی مکان در فضای مجازی است.
پریا البرزی، حسین سلطان زاده، سیدبهشید حسینی،
دوره ۱۲، شماره ۴۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
مجتمعهای تجاری در دهه اخیر رشد و گسترش چشمگیری در کشور ایران داشتهاند و به دلایل متعدد، نظیر مقیاس بزرگ و طیف وسیع بازدیدکنندگانشان، از اهمیت بالایی برخوردارند. همانطور که تعامل و تقابلهایی میان مباحث جهانیشدن و منطقهگرایی وجود دارد، برخی دیدگاهها در زمینه نقد طراحی مجتمعهای تجاری، به دلیل پیشرفتهای فناوری و شرایط ناشی از جهانی شدن، این مراکز را به صورت عناصر مشابه و تکرار شونده در دنیا و مروج مصرفگرایی برمیشمارند. در حالی که برخی دیگر از دیدگاهها، به دلایلی نظیر راهبردهای برندسازی و رشد اقتصادی مجتمعهای تجاری، بر هویت منحصر به فرد و وابسته به بستر و زمینه این مراکز تاکید دارند. هدف از این پژوهش، تبیین بینامتنی معماری مجتمعهای تجاری، به صورت خوانش ارتباط میان آثار معماری این حوزه با آثار همعصر یا پیشین آن در ایران و غرب است. همچنین این پژوهش در پی آن است، انواع و ابعاد کاربرد بینامتنیت در معماری مجتمعهای تجاری معاصر را دریابد. روششناسی پژوهش حاضر بر اساس مدل پیاز پژوهش ساندرز، در پارادایم شناختشناسی تفسیرگرا، از نوع کیفی و با رهیافت تحلیل محتوایی است و همچنین به لحاظ نوع نتایج، تبیینی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- کتابخانهای و بازدید میدانی انجام شده و روش تجزیه و تحلیل دادهها، توصیفی و تحلیل استنتاجی است. نمونههای مورد بررسی در این پژوهش، به صورت گزینشی از مجتمعهای تجاری معاصر در کشور ایران است. نتایج این پژوهش نشان میدهد در خوانش بینامتنی آثار معماری، تداوم و پیوستگی متون با یکدیگر و تاثیرات تعامل و تقابلهای جهانیسازی و منطقهگرایی مشهود میشود. مراتب بینامتنی را میتوان به اقسام «قوی/ ضعیف» و «صریح/ ضمنی» و بیشمتنیت «تقلید/ تغییر» طبقهبندی کرد. همچنین عواملی نظیر رشد و گسترش فناوری، تبادلات فرهنگی و تکنولوژی و قدرت و تجربه طراح در ایدهپردازی بر بینامتنیت آثار معماری مجتمعهای تجاری موثر هستند. به علاوه نتایج نشان میدهد، کاربرد بینامتنیت در فرم معماری مجتمعهای تجاری در ایران که با تمسک به روش تحلیل خود آثار به دست آمده، به صورت بازنماییهای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی و یا تقلید و اقتباس از آثار معماران مطرح غربی است. همچنین از دیدگاه نشانهشناسی، با در نظر گرفتن مجتمعهای تجاری و مالها به مثابه فضاهای شهری کنترلشده، میتوان رشد تکهچینیهایی از فضاهای وانموده که بازتولیدی از فضاهای دیگر و نمودی از کاربرد بینامتنیت است را در این مراکز مشاهده کرد.