مدیریت بحران و نگرشهای جاری در این زمینه تنها متوجه آسیبپذیریهای کالبدی در این حوزه بوده، که این چالش آسیبپذیری سکونتگاههای شهری و ساکنین آن را در مقابل وقوع بحران به ویژه زلزله به شدت بالا میبرد. از طرف دیگر اقدامات تبعی جهت کاهش آسیبپذیری نیز مقاومسازی کالبدی و ارتقاء آمادگی ناچیز سازمانی در حین وقوع بحران را شامل میشود و توانمندیها و ظرفیتهای ساکنین را جهت کاهش آسیبپذیریها و به تبع آن کاهش تلفات و خسارات نادیده میانگارند. حال آنکه نگرشهای اخیر که در حوزه مدیریت بحران وارد شدهاند، اهمیت آسیبشناسی در مواجهه با بحران را نسبت به آسیبپذیریهای کالبدی مطرح میکنند. این نگرشها بر این واقعیت تکیه دارند که آسیبپذیریها رابطه معکوس و نسبتاَ کاملی با توانمندی ساکنین در مواجهه با بحران دارند. از اینرو بر پایه نگرش مدیریت اجتماع محور خطر بحران، ضرورت بازشناسی شاخصهای آسیبپذیری و توانمندی ساکنین ضروری به نظر میرسهدف از پژوهش حاضر از سنجش رابطه میان توانمندی ساکنین و آسیبپذیریهای اجتماعی است. از آنجایی که جنس شاخصها، متغیرها و گویهها صرفاَ سنجش از طریق پرسشنامه نبوده و طیف گستردهای از گویههای کالبدی، آماری و پرسشنامهای را در برگرفته است. در این پژوهش نرمافزارهای آماری و تحلیل زمینمحور SPSS و GIS مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله بازشناسی سنجههای توانمندی ساکنین و آسیبپذیریهای آنان در مقابل بحران در محلهی یوسف آباد تهران مورد پژوهش واقع شد. نتایج حاکی از آنست که صرف توجه به مسائل کالبدی نمیتواند آسیبپذیریها در حوزه بحران را به حداقل رساند. بنابراین باید نگرشهای نوین مدیریت بحران با لایههای اجتماعی خرد مورد توجه قرار گرفته و بر توانافزایی و ظرفیتسازی ساکنین تاکید شود. در نهایت با توجه به میزان تاثیر هریک از شاخصها، راهکارهای کلی جهت کاهش آسیبپذیری زلزله ارائه شده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |