چکیده: (1991 مشاهده)
یکی از ابعاد مهم در ارتقا کیفیت و مطلوبیت فضاهای زندگی، حس مکان است که با رضایتمندی از محل زندگی، ارتباطی مستقیم دارد. اما امروزه در بسیاری از ساختمانها، خیابانها و محلات مسکونی، فقدان حس مکان ملموس شده است. زیرا همزمان با آغاز حکومت پهلوی و ساخت بناهای مدرن به تقلید از اروپا، آهنگ تغییرات تیپومورفولوژی در مقیاسهای مختلف محیطی شروع و ادامهدار گشته است. این مقاله با هدف تدقیق مفهوم حس مکان به روایت سیر دگرگونی خانههای پهلوی در شهر مشهد میپردازد و 9 گونه الگوی سکونتی این دوره را معرفی و ارزیابی مینماید. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی میباشد که مدل نظری تحقیق بر اساس 10 مؤلفه اصلی برآمده از ابعاد حس مکان، تدوین گشته است. سپس با استفاده از روش MAUT ، جامعه آماری انتخاب و با استفاده از آزمونهای ناپارامتری کروسکال والیس و کای اسکوار، ارزیابی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر حس مکان آنها صورت گرفته است و سطح معناداری رابطه میان حس مکان و تحول گونهها با کمک آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شده است. نتایج نشان میدهد که حس مکان ساکنین با تغییرات تیپومورفولوژی در طول زمان رابطه منفی دارد و به ترتیب شاخص محله، ساختمان و خیابان با ضریب تأثیر 588/0، 383/0 و 310/0 بر حس مکان ساکنین مؤثر میباشند. همچنین در تمام گونهها، راهکارهای پیشنهادی برآمده از مؤلفههای پیوند با طبیعت و تعاملات اجتماعی در هر سه شاخص همواره بر حس مکان مثمربخش هستند و عوامل اجتماعی نسبت به عوامل فردی و فرهنگی تأثیر بیشتری بر رضایتمندی مسکونی دارند که باید در برنامهریزیهای محیطی دقت بیشتری به این عوامل علاوه بر تأمین نیازهای شخصی افراد صورت بگیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي-مورد پژوهی |
موضوع مقاله:
روان شناسی محیط دریافت: 1400/9/5 | پذیرش: 1400/9/10 | انتشار: 1400/9/10