شهر مطلوب شهری است که شبکههای شهری، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی آن برای همه شهروندان، از هر نوع و طیفی تعریفشده باشد و هیچکس با هیچ ویژگی خاص خارج از دایره شهر قرار نگیرد. افراد معلول نیز از این قاعده مستثنی نیستند و محیط شهری باید بهگونهای طراحی و مناسبسازی گردد، تا ایشان بتوانند بهراحتی از آن استفاده نمایند. عدم حضور انسان معلول در محیط موجب دوری درصدی از افراد جامعه از حوزه طبیعی فعالیتها و عدم امکان مشارکت درروند طبیعی زندگی شهری است و درنتیجه این افراد مصرفکننده محسوب شده و بر نرخ سرباری جامعه میافزایند، این امر نمودی از یک جامعه ناسالم بوده و به عدم تعادل منجر خواهد شد. شناخت و ایجاد شرایط مناسب و استفاده از مواهب و امکانات زندگی مدنی برای کسانی که در شهر زندگی میکنند، از وظایف کارشناسان حیطه شهرسازی میباشد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به مبانی احساس و ادراک فرد نابینا و چگونگی ارتباط وی با محیط پیرامون و درنتیجه ارائه راهکارهای کیفی طراحی محیط بهمنظور افزایش حضور پذیری نابینایان در فضاهای شهری و نیز تدوین استانداردها و ضوابط محیطی بهمنظور ایجاد سازگاری محیطی به جهت بهرهبرداری آنها میباشد. در تحقیق حاضر در ابتدا، موضوع ادراک انسان از محیط موردبررسی قرار گرفت و بهطورکلی به شناخت محیط، ارتباط انسان با فضای پیرامون و سیستمهای ادراکی انسان پرداخته شد. پسازآن با توجه به آسیبپذیر بودن سیستمهای ادراکی، موضوع نابینایی بهعنوان یک آسیب سیستم ادراکی؛ تعاریف و تاریخچه نابینایی و همچنین آشنایی با موقعیت نابینایان موردبررسی قرار گرفت. سپس به چگونگی ادراک فرد نابینا از محیط و چگونگی شکلگیری فضا برای نابینا پرداخته و در ادامه ادراک شنیداری، مبحث سویابی پژواکی و موضوع حرکت و جهتیابی مطرح میگردد، در انتها با توجه به آگاهی و شناخت کاملی که نسبت به فرد نابینا، نیازها و ارتباط وی با محیط پیداکردهایم به راهکارهایی جهت تسهیل ارتباط وی با محیط میپردازیم که میتواند بهصورت اصول و مبانی طراحی در اختیار متخصصین طراحی قرار گیرد. نوع تحقیق توصیفی است و محصول نهایی پژوهش ارائه راهکارهای کیفی و کمی طراحی محیط عام شهری با تکیهبر تمام حواس و نیز تدوین اصول و ضوابط حضور نابینایان در فضای شهری میباشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |