چکیده: (581 مشاهده)
فرهنگ مشارکتی در معماری میتواند باعث ایجاد ارتباط موثر و کارآمد بین کارفرما، سازمانهای ذیربط، معماران و کاربران فضا شود. یکی از مهمترین موضوعات معماری، مسکن است که همه افراد جامعه با آن در ارتباط هستند. مسکن یک الگوی فرهنگی از نحوه زندگی ساکنان را به نمایش میگذارد. از اینروی، تنها یک محصول تولیدشده نیست بلکه نتیجه یک فرآیند است که موفقیت آن منوط به میزان مشارکت هر کدام از اجزاء و تابعی از فرهنگ مشارکت است. این پژوهش، بهدنبال اولویتسنجی مؤلفههای فرهنگ مشارکتی در معماری مسکن میباشد که در آن تاکید ویژهای بر مسائل مربوط به اقشار کمدرآمد شدهاست تا با توجه به محدودیتهای موجود، بتوان به راهکارهای مناسبی برای ایجاد تعامل بین کاربر با دستاندرکاران معماری و شهرسازی دستیافت. استراتژی کلی پژوهش در تحقیق حاضر، پسکاوی است. در بخش مطالعات نظری، با هدف ارائه مؤلفههای فرهنگ مشارکتی، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شدهاست؛ سپس از روش میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه با افراد صاحبنظر در زمینه معماری و شهرسازی، استفاده شد. آزمون آلفای کرونباخ جهت پایایی پژوهش؛ آزمون فریدمن، جهت مشخصشدن اولویتها و آزمون رگرسیون چندگانه، برای توصیف رابطه خطی بین متغیرهای فرهنگ مشارکتی، استفاده گردید. یافتهها نشان میدهد که در سیاستگذاری مسکن برای اقشار کمدرآمد، توجه به فرهنگ مشارکتی، میتواند در مراحل مختلف برنامهریزی، طراحی، ساخت و بهرهبرداری از فضا، نقش موثری در کاهش فواصل بین همه گروههای ذینفع ایفا کند و در بهبود وضع مسکن این قشر موثر باشد. فرهنگ مشارکتی در مسکن اقشار کمدرآمد، به انسجام بین سه حوزه مشارکت ذینفعان در طرح مسکن، مشارکتجویی و مشارکتپذیری میان ذینفعان و نحوه مشارکت کاربران (ساکنان) در طرح مسکن تاکید دارد و نتایج آزمون فریدمن، نشاندهنده معناداری رتبهبندی مؤلفههای فرهنگ مشارکتی از نظر متخصصان و دستاندرکاران معماری و شهرسازی است، بطوریکه رتبهبندی متفاوتی از این مؤلفهها دارند.
نوع مطالعه:
پژوهشي-مورد پژوهی |
موضوع مقاله:
معماری دریافت: 1401/10/13 | پذیرش: 1402/3/22 | انتشار: 1403/2/30